جستجوی پیشرفته
بازدید
4678
آخرین بروزرسانی: 1397/03/30
 
کد سایت fa88415 کد بایگانی 105561 نمایه بررسی غیبت حضرت مهدی(عج) از سرداب
طبقه بندی موضوعی امام مهدی عج
اصطلاحات غیبت صغری
گروه بندی اصطلاحات طبقه‌بندی نشده
خلاصه پرسش
با توجه به اینکه شنیده‌ام که آغاز غیبت امام زمان(عج) از مدینه بود، پرسشم آن است که آیا گزارش‌ معتبری در مورد سرداب غیبت در سامرا وجود دارد؟
پرسش
آیا این صحت دارد که امام زمان(عج) در سرداب غیبت، از دیده مردم غایب شدند؟ یا این‌که قول غایب شدن ایشان در مدینه قوّت بیشتری دارد؟
پاسخ اجمالی
این پرسش در واقع به دو بخش تقسیم می‌شود که اجمالاً بدان خواهیم پرداخت:
الف. در تعدادی از منابع روایی شیعی، درباره آغاز غیبت حضرت مهدی(عج) از سرداب نقل‌هایی به شرح ذیل وجود دارد:
1. شیخ طوسى(م 460ق) در «کتاب الغیبة» از محمد بن یعقوب کلینى از احمد بن نضر از قنبرى -که از نوادگان قنبر غلام حضرت رضا(ع) بود- چنین روایت نموده است که؛ با کسى درباره جعفر کذّاب صحبت می‌کردیم و آن شخص، جعفر را دشنام داد. من گفتم: غیر از جعفر فعلاً امامى نیست. آیا تو غیر از جعفر را دیده‌اى؟ گفت: من ندیده‌ام، ولى کسى را می‌شناسم که او را دیده است. گفتم: او کیست؟ گفت: کسى است که جعفر او را دو بار دیده است و او داستانى دارد. سپس از شخصی به نام «رشیق» نقل کرد که:
ما سه نفر بودیم. روزى خلیفه عباسى ما را خواست و امر کرد که هر یک سوار اسبى شده و اسبى دیگر با خود ببریم، و جز توشه‌ای مختصر چیزى حمل نکنیم، و گفت: به سامرا بروید و سپس نشانى محله و خانه‌اى را داد و گفت: وقتى به آن محله و خانه رسیدید غلام سیاهى را می‌بینید که دَم در نشسته است؛ وارد خانه شوید و هرکس را در خانه دیدید بکشید و سرش را بریده براى من بیاورید.
ما هم بر اساس نشانى داده‌شده، خانه را پیدا کردیم و دیدیم که خادم سیاهى در راهرو نشسته و بند شلوارى را می‌بافد. پرسیدیم این خانه کیست و چه کسى در آن هست؟! گفت: خانه صاحبش! به خدا قسم خادم توجهى به ما نکرد و از ما چندان نترسید. ما هم یک‌باره وارد خانه شدیم دیدیم مثل این‌که خانه امیر لشکرى است. در جلو اطاق پرده‌اى دیدیم که بهتر و بزرگ‌تر از آن ندیده بودیم. گویى در آن موقع دست کسى به آن نرسیده بود.
کسى در خانه نبود. وقتى پرده را بالا زدیم دیدیم خانه بزرگى است که گویا دریایى از آب در آن هست و در انتهاى خانه حصیرى انداخته‌اند که فهمیدیم روى آب است و شخصى که از همه کس زیباتر بود بالاى آن ایستاده نماز می‌خواند و توجهى به ما ندارد و هم اعتنا به آنچه با خود داشتیم نمی‌کند.
احمد بن عبدالله بر ما پیشى گرفت و رفت که وارد خانه شود ولى در آب فرو رفت و چندان مضطرب شد و دست و پا زد تا من توانستم دستش گرفته نجات دهم و او را از آب بیرون آورم. وقتى بیرون آمد، غش کرد و مدتى به این حال باقى ماند.
بعد از او رفیق دوم من هم جلو رفت و دچار همان سرنوشت شد. من مبهوت ماندم. ناچار به صاحب خانه گفتم: از شما عذر تقصیر به پیشگاه خدا می‌برم. به خدا قسم نمی‌دانستم موضوع چیست؟ و نمی‌فهمیدم براى جلب چه کسی می‌آئیم؟ به سوى خدا توبه می‌کنم.
ولى او به آنچه من می‌گفتم توجهى ننمود، و از حالتى که داشت بیرون نیامد. این وضع او ما را به وحشت انداخت ناچار برگشتیم، خلیفه  منتظر ما بود، و به دربان سپرده بود هر وقت ما آمدیم نزد وى ببرد. دربان هنگام شب ما را نزد او برد. خلیفه پرسید: چه کردید؟ ما هم آنچه دیده بودیم براى او نقل کردیم.
گفت: اى واى آیا قبل از من کسى شما را دیده و این ماجرا را به کسى گفته‌اید؟
گفتیم: نه. او با سوگندهای اکید گفت: اگر این خبر منتشر شود، من از نسل پدربزرگم نیستم اگر گردن شما را نزنم! ما هم تا او زنده بود جرأت نکردیم، جریان را به کسى بگوئیم.[1]
2. راوندى(م 573ق) نیز در کتاب «الخرائج و الجرائح» با اشاره‌ای به حدیث بالا، در ادامه نقل می‌کند که: آن‌گاه لشکر بسیارى فرستادند وقتى داخل خانه شدند، صداى قرائت قرآن را از سرداب خانه شنیدند. سربازان در سرداب را گرفتند تا از بالا رفتن و بیرون آمدن خواننده قرآن جلوگیرى نمایند. امیر لشکر هم ایستاد تا همه لشکر به خانه بریزند و او را بگیرند، ولى او از راهى که پهلوى در سرداب بود بیرون آمد و از جلو سربازان گذشت. وقتى ناپدید شد امیر لشکر گفت: وارد سرداب شوید و او را دستگیر کنید! سربازان گفتند: مگر او نبود که از پهلوى تو گذشت؟ امیر لشکر گفت: من او را ندیدم. چرا گذاشتید برود؟! گفتند: وقتى ما دیدیم تو او را می‌بینى و چیزى نمی‌گویى ما هم چیزى نگفتیم!.[2]
3. در برخی کتاب‌های دعا و زیارت، اعمالی برای این مکان مقدس بیان شده است که به نوعی غیبت آن‌حضرت از سرداب را مورد تأیید قرار می‌دهد.[3]
همچنین در برخی از کتاب‌های اهل سنت گفته شده که «شیعیان عقیده دارند که امام دوازدهم در سرداب غایب شد»:
ابن خلکان(م 681ق): «به اعتقاد شیعیان او (امام زمان) دوازدهمین امام زنده می‌باشد. و اوست که شیعیان او را منتظر و قائم و مهدى می‌دانند. و می‌گویند در سرداب سامره غائب و در این‌باره گفته‌هاى بسیار دارند».[4] همین مطلب در دیگر منابع بعد از ابن خلکان نیز نقل شده است.[5]
ابن صباغ مالکى‏ (م 855ق): «گفته شده: وی [حضرت مهدی] در سرداب ناپدید گردیده در حالى که براى گرفتنش نگهبان گذارده بودند».[6]
برخی از علمای متأخر، این مطالب را به نقل از همین افراد، آورده‌اند.[7]
ب. درباره این‌که حضرت مهدی(عج) از مدینه غایب شده باشد، مطلبی در منابع حدیثی و تاریخی نیافتیم و با توجه به این‌که آن‌حضرت در سامراء به دنیا آمدند چنین چیزی بعید است.
شاید این پرسش، به جهت روایتی باشد که اشاره به محل زندگی امام زمان(عج) در زمان غیبت دارد که البته ارتباطی با سرداب ندارد:
امام صادق (ع) فرمود: «صاحب این‏ امر، از غیبتى ناگزیر است و در غیبت خود ناچار از گوشه‌گیرى و کناره‌جویى از دیگران است و "طَیْبَه" خوش منزلى است و با وجود سى تن (به همراهى سى نفر) در آن‌جا وحشت و ترسى نیست».[8] مقصود از «طیبه» مدینه است.[9] این روایت یا دلالت می‌کند بر این‌که محل اصلی زندگی امام زمان(عج) در مدینه بوده و یا این‌که حضرتشان در زمان غیبت صغری در مدینه بودند.[10]

[1]. طوسی، محمد بن حسن‏، کتاب الغیبة للحجة، ص 248 – 250، قم، دار المعارف الإسلامیة، چاپ اول‏، 1411ق.
[2]. قطب الدین راوندى، سعید بن هبة الله‏، الخرائج و الجرائح، ج ‏2، ص 942 – 943، قم، مؤسسه امام مهدى‏(عج)، چاپ اول‏، 1409ق. 
[3]. ابن مشهدی، محمد بن جعفر، المزار الکبیر، ص 586، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1419ق؛ عاملی (شهید اول)، محمد بن مکى‏، المزار فی کیفیة زیارات النبی و الائمة(ع)‏، ص 203، قم، مدرسه امام مهدى(ع)‏، چاپ اول‏، 1410ق؛ عاملی کفعمى، ابراهیم بن على‏، البلد الأمین و الدرع الحصین، ص 284، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات‏، چاپ اول‏، 1418ق.
[4]. ابن خلکان، احمد بن محمد، وفیات الأعیان و أنباء أبناء الزمان، ج ‏4، ص 176، بیروت، دار الفکر، چاپ اول، بی‌تا.
[5]. ر. ک: صفدى، خلیل بن ایبک‏، الوافی بالوفیات، ج ‏2، ص 336، بیروت، دار النشر فرانز شتاینر، چاپ دوم، 1401ق؛ ابو مخرمه، عبدالله طیب بن عبدالله‏، قلادة النحر فی وفیات أعیان الدهر، ج ‏2، ص 482، بیروت، دار المنهاج‏، چاپ اول، 1428ق.  
[6]. ابن صباغ مالکى (م 855ق)‏، على بن محمد، الفصول المهمة فی معرفة الأئمة(ع)‏، قم، دار الحدیث‏، چاپ اوّل‏، 1422ق؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 51، ص 44، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق.
[7]. حر عاملى، محمد بن حسن‏، إثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، ج ‏5، ص 255، بیروت، اعلمى،‏ چاپ اول‏، 1425ق؛ مجلسى، محمد باقر، بحار الأنوار، ج ‏51، ص 24 و 44، بیروت، دار إحیاء التراث العربی‏، چاپ دوم‏، 1403ق.
[8]. کلینى، محمد بن یعقوب‏، الکافی، ج ‏1، ص 340، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم‏، 1407ق؛ ابن أبی زینب نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبة، ص 188، تهران، صدوق، چاپ اول، 1397ق.
[9]. مجلسی، محمد باقر، مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول، ج 4، ص 50،  تهران، ‌دار الکتب الإسلامیة، چاپ دوم، 1404ق؛ طریحی، فخر الدین بن محمد، مجمع البحرین، ج ‏2، ص 112، تهران، مرتضوى‏، چاپ سوم‏، 1375ش.
[10]. مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول، ج 4، ص 50.
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

طبقه بندی موضوعی

پرسش های اتفاقی

  • خوردن گوشت طاووس چه حکمی دارد؟
    57370 Laws and Jurisprudence 1390/06/21
    اکثر مراجع عظام تقلید، به دلیل تصریح روایات و یا به دلیل داشتن علامت پرندگان حرام گوشت، طاووس را از حیوانات حرام گوشت دانسته و خوردن گوشت آن را، حرام می دانند.[1] اما پاسخ حضرت آیت الله مهدی هادوی تهرانی (دامت برکاته) به این ...
  • چه نیاز به فرشتگانی است که دربان آسمان‌ها، بهشت، دوزخ و ...باشند؟
    8863 تفسیر 1397/06/01
    طبق آموزه‌های دین اسلام، آسمان‌ها، طبقات بهشت و دوزخ و ... نیز دارای «درهای» مختلفی هستند. درباره بهشت[1] و جهنم[2] در قرآن کریم و روایات به صراحت از داشتن درهای متعدد برای آن دو سخن به میان آمده است.
  • آیا دعایی برای طلب فرزند پسر و توصیه به نام محمد در روایات آمده است؟
    249915 دستور العمل ها 1390/05/02
    همه اسم های نیکو در روایات سفارش شده، و به فرزند پسر و دختر هر دو در روایات اهمیت داده شده است و هیچ الزامی در تأکید بر پسر بودن در مورد همه فرزندان (در فرض سؤال) نیست. اگر کسی چنین خواسته ای داشت، می تواند هر نام نیکوی دیگری ...
  • چرا خداوند از طلاق به شدت متنفر است؟
    17868 Philosophy of Religion and Law 1390/10/29
    با توجه به تقابل بین طلاق و ازدواج، برای دست یابی به فلسفه تنفر خداوند از طلاق، نخست باید اهمیت ازدواج بیان شود.[1] خداوند در قرآن جفت آفریده شدن انسان ها را از ...
  • واژه‌های برگرفته از ریشه «خرص» در قرآن، معنایشان چیست و «خراصون» که مورد نفرین قرار گرفته‌اند، چه کسانی هستند؟
    2545 تفسیر 1402/04/28
     قرآن کریم در آیه 10 سوره الذاریات می‌فرماید:«قُتِلَ الْخَرَّاصُونَ»؛(مرگ بر دروغ‌پردازان).در ریشه‌یابی این واژه باید گفت؛ «خرص» به معناى هر سخنى است که تنها از روى گمان و تخمین و بدون علم و دانش زده شود. از آن‌جا که چنین سخنانى بیشتر دروغ از آب درمی‌‏آید؛ ...
  • آیا راه‌رفتن و یا نشستن روی قبرها در روایات مورد نکوهش قرار گرفته است؟
    19812 حدیث 1400/02/27
    در مورد راه‌رفتن و نشستن بر روی قبور دو دسته روایت وجود دارد:در برخی روایات نقل‌شده در منابع اهل ‌سنت از نشستن روی قبر منع شده است:الف) رسول خدا(ص) فرمود: هرگاه یکی از شما بر آتشی بنشیند تا لباسش بسوزد ...
  • نحوه خواندن خطبه عقد موقت و دائم را توضیح دهید؟
    119524 Laws and Jurisprudence 1389/01/28
    پاسخ حضرت آیت الله مهدی هادوی تهرانی (دامت برکاته) در خصوص سؤال مذکور به این شرح است: 1. اگر مرد از طرف زن وکالت داشته باشد که او را به عقد ازدواج خود در آورد در عقد دائم پس از تعیین مهریه می‌تواند این ...
  • هویت و ماهیت چه تفاوتی با هم دارند؟
    16856 ماهیت 1394/12/11
    1. کلمه «ماهیت» به معناى «چیستى» است که در مقابل «وجود» و «هستى» می‌آید. در کلمه «ماهیت»، «ما» را «ما» ى استفهامیه دانسته و می‌‏گویند «ما هى هى؟» یا «ما هو هو؟» فلان چیز چیست؟ و سپس از عبارت (ما هى هى؟) مصدر ساخته‌‏اند به این صورت که ...
  • «قتیل العبرات» به چه معنا است؟
    91996 درایه الحدیث 1391/09/26
    کلمه‌ی «العبرة» از ماده «ع ب ر‌« در زبان عربی به معنای اشک است.[1] یکی از حالات جمع این کلمه «العبرات» است که مورد بحث ما نیز می‌باشد. گفتار معروفی وجود دارد که امام حسین(ع) را به عنوان «کشته شده‌ی اشک‌ها» ...

پربازدیدترین ها